پسر زمستان

با اینکه قصد ما مهاجرت از سرزمین مادریه، اما مگه میشه دلمون براش نلرزه ؟ اگه میخوایم مهاجرت کنیم، برای پیشرفت فرزندته ایران جانم. برای اینکه وقتی به قله رسیدیم و اسممون رو اعلام کردن با افتخار بگیم من "ایرانیم"

این خاک مادری حقش این نبود سال ها تو بحران باشه، این خاک، این مردم خوب حقشون این نبود یه روزی جنگنده بالای سرشون رژه بره.

این مردم کمترین حقشون از این دنیا این بود که امنیت داشته‌ باشن، رفاه اجتماعی داشته باشن، بتونن با همه ی دنیا در صلح زندگی کنن، ارتباط داشته باشند.

حق من، حق تو، حق جوونای این کشور حسرت نبود، حق ما بمب و موشک نبود، خیلی حرف دارم اما الان نمیشه و نمیتونم بنویسم.

حال ایرانم خوب نبوده و خوب نیست.

کاش روزای خوبش همین نزدیکیا باشه (...)

ایران من

  • فاطمه ... نوشت:
    کیه که بفهمه؟
    همه سرشون کردن زیر برف
    امیرحسین در پاسخ:
    یه عده از بس زنده موندن، دیگه فقط دنبال زنده موندنن، نه زندگی...
    نه اینکه نفهمن، فقط دیگه جایی واسه دردِ بقیه تو دلشون نمونده.
    و بعضیا هم اونقد قانع‌شون کردن که این درد یه نوع «عادت» شده... یه نوع قهرمان‌بازی بی‌قهرمان. 
    خرداد ماه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    پسر زمستان

    به قول صائب تبریزی:
    گر بدانی شوق دیدارت چه با دل می کند ...

    Friends
    Amirhossein

    به قول صائب تبریزی:
    گر بدانی شوق دیدارت چه با دل می کند ...