وقتش بود به وبلاگ بیام و کمی از اسفند بنویسم.
داشتن تو کنارم، برد تیمم، همه سختی های این روزا رو
با اینکه هنوز وارد اسفند نشدیم، اما برای من زودتر از
هدیهی روز تولدم، یکی از
من از این شهر خستم، از این محیط امنی که ساختم بیزارم. دلم یه
بهشون بگید این پیراهن تن امثال ناصرخان حجازی و منصور پورحیدری
هرچقدر سخت بگذره اما انگیزه رسیدن به رویای مشترک
وبلاگ سابق به بخش کدها برای رزومه تبدیل شد.